دوستان شرح پريشاني من گوش كنيد
داستان غم پنهاني من گوش كنيد
قصه بي سرو ساماني من گوش كنيد
گفتگوي من و حيراني من گوش كنيد
شرح اين قصه جانسوز نهفتن تاكي
سوختم، سوختم اين راز نگفتن تاكي
روزگاري من و دل ساكن كوئي بوديم
ساكن كوي بت عربدهجوئي بوديم
دين و دل باخته ديوانه روئي بوديم
بسته سلسله سلسله موئي بوديم
كس در آن سلسله غير از من و دل بند نبود
يك گرفتار از اين جمله كه هستند نبود
نرگس غمزهزنش اين همه بيمار نداشت
داستان غم پنهاني من گوش كنيد
قصه بي سرو ساماني من گوش كنيد
گفتگوي من و حيراني من گوش كنيد
شرح اين قصه جانسوز نهفتن تاكي
سوختم، سوختم اين راز نگفتن تاكي
روزگاري من و دل ساكن كوئي بوديم
ساكن كوي بت عربدهجوئي بوديم
دين و دل باخته ديوانه روئي بوديم
بسته سلسله سلسله موئي بوديم
كس در آن سلسله غير از من و دل بند نبود
يك گرفتار از اين جمله كه هستند نبود
نرگس غمزهزنش اين همه بيمار نداشت
سنبل پرشكنش هيچ گرفتار نداشت
اين همه مشتري و گرمي بازار نداشت
يوسفي بود ولي هيچ خريدار نداشت
اول آن كس كه خريدار شدش من بودم
باعث گرمي بازار شدش من بودم
... گرچه از خاطر وحشي هوس روي تو رفت
وز دلش آرزوي قامت دلجوي تو رفت
شد دل آزرده و آزرده دل از كوي تو رفت
با دل پرگله از ناخوشي روي تو رفت
حاش ا... كه وفاي تو فراموش كند
سخن مصلحت آميز كسان گوش كند
وحشي بافقي
1 comment:
Wow vahshiye bafgi, in shaere geranghadre zabane parsi berasti ke daraye soroodehaee hastesh ke sarasar por az Bivafaeeha hastan, Doosti migoft ehtemalan too in donyaye bi vafa be joz jafa chizi nadide ke in hame sherash inchenin sooznak hastan. ziba bood zende bashi va webloge zibat hamishe bargharar.
Post a Comment