وصله می زنم تکه پاره های دوستی را و می دانم این پیرهن دیگر بر تنم برازنده نیست
خیلی جالبه. واسه بعضیها هرچی مایه بگذاری بازم کمه. شاید عینک ما آدمها به دوستی باهم فرق میکنه
منکه نفهمیدم
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
I am dedicating this weblog to my beloved niece Shimah
6 comments:
البته که فرق میگنه.....عینک بفضی ادمها..یه عینک سیاه دودیه...
دیگه وصله نزن....
وجدانت را مجبور مكن كه نفهمد آن چه را كه مي بيند
ای کاش این همه بدی وسیاهی را نمیدید...که حالابیداره بیدار جلو رویم نشسته
ای کاش میدونستم از چی حرف میزنی. فقط همین
گاه کوچکم میبینی و گاه بزرگ...نه کوچکم و نه بزرگ . خودت هستی که دور می شوی و نزدیک .....که البته فعلا فقط دور
Post a Comment