Thursday, January 15

تقدیم به تو که مرا با خیام آشنا کردی

اين کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند ســر زلف نــگاری بــوده است
ايــن دسته کــه بر گردن او می بـینی
دستی است که بر گردن ياری بوده است

1 comment:

Anonymous said...

زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست

ورنه خاموش است
خاموشی گناه ماست