Sunday, May 14

مطرب مهتاب رو

مطرب مهتاب رو، آنچه شنيدی بگو
ما همگان محرميم، آنچه بديدی بگو
نرگس خمار او،ای که خدا يار او
دوش زگلزار او، هر چه بچيدی بگو
ای شده از دست من، چون دل سرمست من
ای همه را ديده تو، آنچه گزيدی بگو
عيد بيايد رود، عيد تو ماند ابد
از فلک بی مدد، چون برهيدی بگو
در شکرستان جان، غرقه شدم ای شکر
زين شکرستان اگر، هيچ چشيدی بگو
می کشدم می به چپ، می کشدم دل براست
رو که کشاکش خوش است، تو چه کشيدی بگو
می به قدح ريختی،فتنه بر انگيختی
کوی خرابات را، تو چه کليدی بگو
شور خرابات ما، نور مناجات ما
پرده حاجات ما، هم تو دريدی بگو
ماه به ابر اندرون، تيره شدست و زبون
ای مه کز ابرها پاک و بعيدی بگو
ضل تو پاينده باد، ماه تو تابنده باد
چرخ ترا بنده باد، از چه رميدی بگو
عشق مرا گفت دي، عاشق من چون شدی
گفتم بر چون متن، زانچه تنيدی بگو
مرد مجاهد بدم عاقل و زاهد بدم
عافيتا همچو مرغ از چه پريدی بگو


No comments: