شیماه عزیزم
تو این چند روز واستون چندین مهمان سر زده اومده از ایران و خصوصا از تهران. همشون هم سن وسالای خودت . اونها هم به نوعی مثل تو وقتی از خونه رفتن بیرون نمیدونستن دیگه بر نمیگردند. این طفلکا مثل چندین میلیون ایرانی دیگه هیچ نمخواستن جز آزادی. نه صلاحی داشتن و نه قصد اخطلال. تنها بدنبال حق پایمال شدشون بودن . یک بار بهشون حق انتخابه به نسبت بهتری داده بودن و همه امیدوار به روزنه ای از آزادی و برابری و استقلال با دلی شاد و امیدواررفتن که به نتیجه برسند ولی دشمن با نامردی تمام مثل سالهای سال اومد که خفشون کنه. اما داره میبنه که نه. این بچه ها داغ تر از این حرفان و دیگه زیر بارحرف زور نمیرن. جونشون رو میزارن کف یه دستشون و با اونیکی دست خالی و دلی پر امید و با غیرت به نبرد این ناجوانمردها میرن. اما خوب متاسفانه چند تاشون به جای اینکه به خونه برگردند به خونه آخرتشون پرواز کردند. جایی که تو چند سال پیش رفتی. اما هر چی بیشتر رو زمین خونی ریخته بشه این جوونا بیشتر به جلو میرن چرا که نمیخوان بزارن حق دیگه ای پایمال بشه حتی به قیمت جونشون
بیا براشون دعا کنیم. تو از اون بالا و ما هم از روی زمین و از خدا تمنا کنیم جون این جوونها رو حفظ کنه و بزودی به هدفشون که آزادی همه ایرانیهای دنیاست برسند
No comments:
Post a Comment