در خرابات مـغان نور خدا میبینـم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانـه میبینی و من خانه خدا میبینم
خواهـم از زلف بتان نافه گشایی کردن
فـکر دور است همانا که خطا میبینم
سوز دل اشک روان آه سحر ناله شـب
این همـه از نظر لطف شما میبینـم
هر دم از روی تو نقـشی زندم راه خیال
با که گویم که در این پرده چهها میبینم
کس ندیدهست ز مشک ختن و نافه چین
آن چه من هر سحر از باد صبا میبینـم
دوسـتان عیب نظربازی حافظ مکـنید
کـه مـن او را ز محبان شما میبینم
1 comment:
In Fal ro vase to gereftam. Emroz roze tavalodet be in donyast, ama to dige to in donya nisti. Hatm daram ke jayee ke to hasti, har rooz roze tavalodete va onja to kamal vaghei residi. khosha be saadatet....hamishe dar ghalb mani...
Post a Comment