Saturday, June 30

بانوي آسمان


رشحه نور خدا، بانوي آسمان، بانوي زمين نبود

روي مه پيكر او سير نديديم و برفت

نديده بودم
نديده بودم پيشمرگ زنده بماند و.
زنده بماند و
يار رفت و غافلگيرم كرد

و در فقدان او من مرگ را بخاطر هيچكس دوست دارم
مي آيم مي آيم و آستانه پر از عشق مي شود
من، با تو زيسته ام رگ حيات من
من، اي عاشقانه ترين شب عالم
اي كه نگاهت را به پريايي نخواهم داد زيبا
اي كه سرابت را به دريايي نخواهم داد شيماه
اي كه خيالت را به دنيايي نخواهم داد شيماه
و اي كه غبارت را به والايي نخواهم داد

با تو سخن مي گويم
اي كه صلابت نشانه تو
اي كه شهامت نور تو
و اي كه زيبايي محتاج تو
و اي كه والايي همراه توست

با تو سخن مي گويم
بانوي آسمان
خوب ميداني كه چه مي گويم
بانوي آسمان
بانوي مهربان

آخر
آخر مگر وعده ديدار ما چقدر بزرگ بود

يك قدم مانده به اوج
يك سفر مانده به عشق
يك حرف مانده به تو
در خزان دل خود خاك شدم

كه رفتي

آخر مگر، توان پرهاي تو چه اندازه بود كه تو را تاب ماندن نگذاشت


با تشكر از فرزين

4 comments:

Anonymous said...

salam
dashtam donbale she're golpa migashtam blog e shoma ro didam.
in khanoom e az dast rafte che nesbati ba shoma dashtand?
bishtar az oon chizi ke tasavvor konid narahat shodam.
Saman
http://360.yahoo.com/samansarraf
samansarraf@yahoo.com

Anonymous said...

ey khodaye bozorg
har roz be yademan biavar
ke az miane hameye nemathaie ke be ma arzani dashteie
balatarine an mohabat ast
khodaya delhaman ra begosha
na faghat be roye nazdikaneman
balke be roye hameye ensanha
ey khodaye mehraban
yariman kon ta dir ghezavat konim va zod bebakhshim
yariman kon ta shakibaie, hamdeli va mehrabani konim ...

by Mahtab said...

لحظه ای نیست که از یادت غافل بشم نازنین. نمیدونی با رفتنت چه غوغایی در من بپا کردی. شایدم میبینی و با خدای من فقط میخواهید صبر منو امتحان کنید. این روزا من بیشتر محتاج دعای تو هستم. منو نادیده نگیر

Anonymous said...

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کد و تو از او رسم محبت بیاموزی
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاری است
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته است
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بکله نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی
عمق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه یخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست