Saturday, March 26

دلم کویر می خواهد و
تنهایی و سکوت و
آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند
نه دیوار
نه در
نه دستی که بیرونم کشد از دنیایم
نه پایی که در نوردد مرزهایم
نه قلبی که بشکند سکوتم
نه ذهنی که سنگینم کند از حرف
نه روحی که آویزانم شود
من باشم وتنهایی ِ ژرفی که نور ستارگان روشنش می کند
و آرامشی که قبل از هیچ طوفانی نیست

2 comments:

baran said...

liked so much

NEO said...

دل اگر رفت شبی کاش دعایی بکنیم


چیزایی که تو بلاگت بود و دوس داشتم